آواآوا، تا این لحظه: 11 سال و 10 روز سن داره

بهترین هدیه خدا به ما

خریدهای نهایی و دخمل موسیقی دوست من

بالاخره آخرین خرید هاتم کردیم مامان جون.کالسکه و کریر بود و ساکت واااای خیلی خوشگلن مامان جون. ولی خیلی شرمنده ی بابا فرامرز شدم مامانی آخه واقعا گرون شد . از حال این روزام بگم که حسابی دارم سنگین میشم و خوابیدن شبهام خیلی بد شده.صبحا بعد از اینکه بابا جونی میره دیگه منم خوابم نمیبره.الهی قربونت بشم دیگه فقط 10 هفته مونده دل تو دلم نیست که این 10 هفته هم بگذره و تموم شه و تو بیای تو بغلم عزیزم. یه چیز جالب تعریف کنم برات تو هم عین بابات خیلی به موسیقی علاقه داری .از موقعی که برنامه ی آکادمی گوگوش شروع میشه تو هم شروع میکنی به وول وول زدن.وااای خیلی باحاله. شکمم هم روز به روز بزرگتر میشه و راه رفتن برام سخت شده تو خیابون که عین پاندا ...
24 اسفند 1391

معذرت خواهی

دخمل گل مامان یه معذرت خواهی بهت بدهکارم مامانی. دیروز کارگر داشتم واسه کارای عید. میدونم از بوی شوینده ها اذیت شدی ببخشید مامانی. عوضش حسابی خونه تمیز شد واسه عید .گلوم هم از صبح میسوزه و سرفه میکنم.واااااای قول میدم دیگه از این کارا نکنم مامانی.بووووووووووس   واااای یه چیز دیگه جمعه با بابایی رفته یبودیم خرید و دور بزنیم واااای واقعا دیگه بهم ثابت شد که توان گذشته رو ندارم.خیلی راه نرفتیم ولی به حدی خسته شده بودم که نا نداشتم وقتی اومدیم خونه.به بابایی گفتم من دیگه نمیام بیرون بابایی تعجب کرده بود و میگفت یعنی اینقدر خسته شدی؟؟؟؟؟ واقعا خیلی حالم بد بود.خوب دیگه مامان جون اینم یکی دیگه از چیزایی که تعطیل شد.هر سال دم عید من ...
13 اسفند 1391

مسافرت ممنوع!!!!!!!!!!!!!!!

یکشنبه برای چک آپ ماهانه رفتم دکتر و خدا رو شکر همه چی اکی بود.ولی خانم دکتر گفت دور مسافرت عید و خط بکشم. فکرش رو بکن من از بچگیم تا حالا یکسال هم عید تهران نبودم ولی یه ذره هم ناراحت نشدم مامانی به خاطر تو مامانی حاضره کل عید و تو خونه بمونه عزیز دلم. امروز هم تولد بابا جونیه از شانس کلید منو هم اشتباهی با خودش برده و من هم نمیتونم برم بیرون میخواستم بریم با هم براش گل بخریم.اشکال نداره غروب دم اومدنش میریم بیرون میخریم براش. از حال خودم این روزها برات بگم خوبم پشتم که خیلی اذیتم میکرد بهتر شده.یکی دو روزی بود زیر سینه ام بدجوری درد میکرد نمی دونم قفسه ی سینه ام بود یا تو لگد میزدی مامان جون خلاصه که امروز خیلی بهترم. وااااای آوا ج...
9 اسفند 1391
1